۱۳۸۷ مهر ۲۹, دوشنبه









دو نرم خون فشان
باز می شود
و سنگ می شود دو گرد منبسط
تاب می خورد دو نرم منحنی
پیچ می خورد
تاب
قوس می کشد
پیچ
و حلقه
حباب می شود
حلقه ی بسته
چاه می زند
حلقه حلقه خون باکره
اتاق می شود ، چاه
اتاق منحنی
سرسام مدور خون
و جیغ می کشد پرده
بنفش خونی
جیغ بنفش خون می زند
آب، خوناب می خورد
و...
نیزه به خواب می رود
و ...
حلقه صلیب می کشد